دانلود فیلم Death Carries a Cane
کارگردان:
بازیگران:
کیتی یک قتل را می بیند و می فهمد که شاهدان جنایت از جمله دوست او به قتل رسیده اند. کیتی عکسی پیدا می کند که قاتل را شناسایی می کند و در گلخانه ای با قاتل گیر می افتد.
گویندگان
دوبله فارسی فیلم برهنه خونین (برای نخستین بار دوبله فارسی صدای ریل 35) +18
گویندگان: (4 اسفند 1402)
شکوه زارعی | کتی
زنده یاد منوچهر اسماعیلی | آلبرتو
زنده یاد پرویز نارنجیها | فرد
زنده یاد محمود فاطمی | کارآگاه
سیمین احساسی | لیدیا
زهره شکوفنده | سیلویا
زنده یاد مهدی آرین نژاد، محمد بهره مندی و ...
گویندگان: (4 اسفند 1402)
شکوه زارعی | کتی
زنده یاد منوچهر اسماعیلی | آلبرتو
زنده یاد پرویز نارنجیها | فرد
زنده یاد محمود فاطمی | کارآگاه
سیمین احساسی | لیدیا
زهره شکوفنده | سیلویا
زنده یاد مهدی آرین نژاد، محمد بهره مندی و ...
نظرات کاربران
4کیفیت صدا و تصویر بسیار عالی، دمتون گرم 💖🙏
🍀 فیلم داستانی را روایت میکند که می تواند بیننده را تا انتهایش حفظ کند، اما نکات برجسته فیلم، فیلمبرداری و موسیقی متن ، است. سینما ترکیبی از تصاویر، صدا و گفتگو است که برای روایت داستان استفاده میشود. به این ترتیب یک فیلم می تواند به ابعادی بسیار فراتر از ادبیات برسد - تصاویر/صداها نباید فقط در خدمت کلمات (یا داستان فیلم) باشند، بلکه باید به عنوان عامل فعالی در فیلم نقش داشته باشند. از دهه شصت به بعد، تحت تأثیر موج نو ، دوربین سینما بسیار آزادتر شد. گدار یکی از نمادهای آن دوران بود - استفاده خلاقانه او از تصاویر، موسیقی، نور و دیالوگ، چراغ راه درخشانی برای بسیاری از فیلمسازان بعد از او بود. در فیلم«برهنه خونین» می توان این آزادی آفرینش هنری را حس کرد. داستان به اندازه کافی ساده است.فیلم همه چیزهایی را که می توان از یک فیلم با این سبک انتظار داشت را ارائه می دهد - دوربین هوشمند، نورپردازی ، تدوین، و انبوه احساسات. می توان گفت که فیلمساز تحت تاثیر آرجنتو می باشد. صحنهپردازی قتل ها خلاقانه انجام شده است – ازصدا ، دوربینها، موسیقی و نورپردازی به طور موثری برای ایجاد فضایی پر از تعلیق استفاده میشوند. 🌼🌼این فیلم تمام عناصر یک جالو (ژانر دلهرهآور یا ترسناک ادبیات و سینمای ایتالیا) خوب را دارد، اما به نوعی موفق می شود تک تک آنها را زیر و رو کند. همه جالو ها دارای طرح های پیچیده مضحکی هستند، اما طرح این فیلم به بهترین وجه تصادفی و پرپیچ و خم توصیف شده است، فیلم هرگز در ایجاد تنش واقعی موفق نیست. 🌺🌺🌺اگرچه برهنه خونین حاوی چند سکانس به یاد ماندنی قتل است، بیشتر فیلمی است که منحصراً بر اساس ویژگیهای معمولی ژانر «کلاسیک»آن است. فیلم به وضوح مدیون داریو آرجنتو است، اگرچه کارگردانش در ارائه همان سبک و ذوق با این مصالح ناکام است. بار دیگر، شخصیتی شاهد قتل است، اما پلیس و حتی دوست زن آنرا باور نمی کنند و نسبتاً به او شک دارند. این توطئه که امکان داشت کمی بهتر عمل می شد اگر بازرس آن را ایمن میکرد و بلافاصله تحقیقات کاملی را انجام می داد! تعداد مانورهای انحرافی درفیلم به طور تصاعدی درحال افزایش است، اما میزان تنش ها نسبتاً کم است. شخصیتها خستهکننده ،اما دیالوگ ها زیادند و کلا فیلم را جالب نمی کنند. فقدان الهام به تصویر قاتل که با لباسی مشکی و کلاه سیاه بزرگی نشان داده می شود، گسترش می یابد. اینکه چرا زمانی که قتل بعدی در شرف وقوع است، آدمی با آن لباس در خیابان های رم پرسه می زند بدون اینکه بخواهد توجهی را به خودش جلب کند، قطعاً قابل بحث است. مسلماً، این گریم قاتل را میتوان در بسیاری از فیلمهای هیجانانگیز دیگر نیز دید، اما با زمینه و ارائه ای مناسب . اینجا هیجانانگیز به نظر نمیرسد.درفیلم بیهوده منتظر اتفاق اصلی هستید که تقریباً هرگز اتفاقی هم نمی افتد. بازیگران نسبتاً بی حال واقعاً به کیفیت فیلم کمکی نکرده اند. نیوز ناواروی زیبا (با بازی سوزان اسکات) با بازی های قبلی اش درنقش زنانی که عذاب های جنون آمیزی کشیده اند کارهای بسیار شایسته ای برای همسرش لوچیانو ارکولی انجام داده بود ، اما در اینجا به نظر می رسد که او از بن مایه اصلی خود خارج شده است. او در چند صحنه خوب رفتار می کند، اما به طور کلی به نفع رابرت هافمن خسته ، که نقش دوست او را بازی می کند، کنار گذاشته شده است. هافمن مثل همیشه خشک عمل می کند، در حالی که او هرگز نمی تواند شخصیت آلبرتو را به گونه ای خلق کند که بتوان آن را درک کرد. جورج مارتین، کهنهکار وسترن های اسپاگتی در نقش بازرس مروگی در فیلم قدم می زند، اگرچه از آنجایی که او در نوشتن فیلمنامه نقش داشته است، به سختی میتوان علت بیعلاقگی اش را توضیح داد. سیمون آندرئو، یکی از همبازیهای ناوارو، اجرای مناسبی را به عنوان نوازنده ای مشتاق ارائه میدهد که به نظر میرسد در ولگردی و جنایت نیز دست دارد، اما در کل هیچکس واقعاً در اینجا در بهترین حالت خودش نیست. بیشتر مسئولیت کیفی فیلم بر عهده کارگردان/ نویسنده اش یعنی مائوریتزیو پرادو است.او که در سال 1931 در رم به دنیا آمده و کار سینمایی خود را به عنوان دستیار در اوایل دهه 1960 آغاز کرده است.از اواسط دهه 1960 شروع به نوشتن فیلمنامه و ساخت فیلم های خود کرد. او را میتوان بهعنوان نویسندهای توصیف کرد که ژانرهای محبوب را با نتایج متوسط بدون هیچ نشانهای از سبک خاص خود تجربه کرده است .او فیلمهای جنگی و وسترنهای اسپاگتی را ساخت که همگی همان تغییر فقدان تکینکی را داشتند. رویکرد بدون الهام پرادو به وضوح در هر صحنه از فیلم هایش مشهود است. کارگردانی او به اندازه ضعیفترین آثار همکارانش دموفیلو فیدانی یا برونو ماتی کاملاً ناامیدکننده نیست، اما فقدان تخیلش به فیلم های او آسیب زیادی وارد میکند. علیرغم تمام انتقادات، این فیلم بدی نیست و جنبههای جذابی نیز برای ارائه دارد. 🍀🌼🌺